دانلود زیرنویس فیلم Summering 2022
دانلود زیرنویس فیلم Summering 2022 سکانس آغازین «تابستان» جیمز پونسولدت، تابستانی ایدهآل را در حومه شهر رقم میزند، در حالی که چهار دوست بیخیال از حیاط به حیاط میدوند و از میان آبپاشهایی که رنگین کمانها را روی چمنهای کاملاً بریده میریزند، میدوند. همه چیز دارای یک پتینه نوستالژیک است، تا موسیقی ترانه ای که
دانلود زیرنویس فیلم Summering 2022 سکانس آغازین «تابستان» جیمز پونسولدت، تابستانی ایدهآل را در حومه شهر رقم میزند، در حالی که چهار دوست بیخیال از حیاط به حیاط میدوند و از میان آبپاشهایی که رنگین کمانها را روی چمنهای کاملاً بریده میریزند، میدوند. همه چیز دارای یک پتینه نوستالژیک است، تا موسیقی ترانه ای که با خنده های معصومانه دختران در حال بازی مخلوط شده است. دختری به نام دیزی (لیا بارنت) در روایتی که بهطور پراکنده در طول فیلم پخش میشود، میگوید: «تابستان که طول میکشد، همه چیز زنده است و هر چیزی ممکن است… حداقل این احساس را دارد.
برای دانلود زیرنویس اینجا کلیک کنید
زیرنویس فیلم Summering 2022 این احساس مطمئناً هدف فیلمنامه پونزولت و بنجامین پرسی نویسنده همکار است. متأسفانه، فیلم یک بار هم بی واسطه بودن آن احساس را در بر نمی گیرد. در عوض، غرق در نوع نوستالژی است که بزرگسالان هر زمان که میل به فکر کردن به دوران کودکی خود دارند، نه آن عدم اطمینان ترسناک یک نوجوان پیش از نوجوانی که به آرامی به سمت سال های نوجوانی خود می رود و همه چیز فراتر از آن.
دخترها – دیزی، دینا (مادالن میلز)، ماری (ادن گریس ردفیلد) و لولا (سانای ویکتوریا) – روزهای سگی تابستان را درک می کنند و از جدایی که نه تنها در پایان تعطیلاتشان، بلکه در حین رفتنشان رخ خواهد داد، می ترسند. به مدارس راهنمایی مختلف رفتند و دوران کودکی و احتمالاً دوستی آنها را پشت سر گذاشتند. آنها تصمیم میگیرند چیزی را کنار درختی بگذارند که به محراب تبدیل شدهاند به نام ترابیتیا، اشارهای به رمان محبوب کودکان کاترین پترسون، پل به ترابیتیا. هنگامی که دیزی در آنجا بود چیزی را در بوته ها پیدا می کند که معلوم می شود مرده ای است با کت و شلوار فروشگاهی. دختران در مورد اینکه آیا آنچه را که یافتهاند به مقامات گزارش کنند یا نه بحث میکنند و تصمیم نهایی آنها اولین انتخاب از بسیاری از انتخابهای سرخراش فیلمسازان است.
مقایسه با راب راینر «ایستاد کنار من»، که خود اقتباسی از رمانی از استفن کینگ است، در سطح نقطهی داستان به سختی میتوان مقاومت کرد. با این حال، آن فیلم نوستالژی خود را از طریق روایت قاب خود آشکار کرد. همچنین کاملاً درک میکرد که بچهها چگونه با یکدیگر صحبت میکنند: ترکیبی از شوخیهای درونی، بیرحمی، و البته به اشتراکگذاری صمیمانه ترسهای مربوط به آینده و حقایق دردناک، اغلب مخفیانه، درباره زمان حال. این دختران برخی از این کارها را انجام می دهند، اما بیشتر در مورد والدین هلیکوپتری خود صحبت می کنند. نحوه صحبت آنها در مورد تربیتشان بیشتر شبیه زمانی است که یک بزرگسال به یاد می آورد که چگونه والدینشان هرگز اجازه ندادند غلات شیرین بخورند، نه اینکه بچه ها در زمان حال در مورد والدین خود صحبت می کنند. دیالوگ در “تابستان” بسیار غم انگیز است.
در یک سکانس عجیب، دختران به یک بار می روند که در آنجا فکر می کنند می توانند نام جسد را کشف کنند. متصدی بار به طور مبهم او را به یاد می آورد و می گوید که او بازی های ویدیویی انجام داده است – اما نه یک “سوئیچ” که دخترها پیشنهاد می کنند. یک بازی آرکید قدیمی. دخترها در مورد اینکه چطور ممکن است یکی از مادرانشان آن نوع بازی ویدیویی را انجام داده باشد و کل ماجرا با نوستالژی دورانی متفاوت پوشیده شده باشد، بحث می کنند. انگار پونزولت و پرسی میخواستند درباره دوران کودکیشان بنویسند، اما نتوانستند یک قطعه دورهمی بفروشند. آنها هرگز یک بار درک یا کنجکاوی واقعی را نشان نمی دهند، زیرا در میان همه فن آوری و آشفتگی ما مانند یک کودک بودن در حال حاضر است.
زیرنویس Summering 2022 از اینجا، فیلم از دیالوگها و موقعیتهای کلیشهای به سبک بلوغ به وحشت روانشناختی در نوسان است، زیرا دختران شروع به توهم زدن چهره مرد به هر طرف میکنند. پونزولت به هیچ وجه نمیتواند این صداها را به خوبی در هم بچسباند. در نهایت، دختران شروع به شک می کنند که آیا واقعاً جسدی پیدا کرده اند. یقین آنها مانند گرمای تابستان محو می شود. این میتوانست به عنوان استعارهای از این که بسیاری از خاطرات دوران کودکی مبهم میشوند و مرز بین واقعیت و اسطورهشناسی خودمان را میپوشانند.
با این حال، از آنجایی که صحنه های زیادی وجود دارد که نشان می دهد آنها واقعاً این جسد را یافته اند، استعاره در خود فرو می ریزد. یکی از این صحنه ها یکی از اشتباه ترین صحنه های یک فیلم در تمام سال است. پس از اینکه دینا موقعیت خود را در تاریک وب پیدا کرد (بله، این نوجوانان ظاهراً می توانند در تاریک وب گشت و گذار کنند)، دیزی انباری را باز می کند که مرد باید در آن زندگی می کرد. هیچ کس نمیپرسد که چرا دیزی یک تفنگ در کوله پشتی خود دارد. سوله ذخیرهسازی تمام چراغهایش روشن است و یک تلویزیون سیاه و سفید در پسزمینه پخش میشود. برق از کجا می آید؟ چرا یک مرد بی خانمان باید این همه چراغ را روشن بگذارد؟ مطلقا هیچ چیز در مورد این صحنه کار نمی کند.
بدتر از همه این که “سامرینگ” فکر می کند ما باید روی این دختران و مسائل مربوط به بلوغ آنها سرمایه گذاری کنیم، در حالی که آنها بدن یک فرد بی خانمان را رها کرده اند تا در خاک بپوسد زیرا نمی خواهند مادرشان آنها را بگذارند. درمان؟ چون می خواهند در سه روز آخر تابستان با هم تحقیق کنند؟ سفر برای دیدن جسد در «Stand By Me» بسیار سنگین است زیرا آنها شنیدهاند که این یک بچه شبیه آنهاست. همه آنها قبلاً سختی ها را تحمل کرده اند. آنها به دنبال مرگ و میر خود در بدن هستند.
این دخترا چی میبینن آیا آنها حتی انسانیت را در این مرگ می بینند؟ مطمئناً کودکان می توانند خودخواه باشند، اما این خودخواه؟ خریدش سخته در یک لحظه متوجه می شویم که پدر دیزی گم شده است و هیچ کس به دنبال او نیست. در نهایت ما حقیقت را کشف می کنیم، اما به طور مبهم. به گونهای مدیریت میشود که احتمالاً عمیقاً در صفحه احساس میشود، اما در اجرا به درستی انجام نمیشود (و لیک بل و دیل مککیل بهعنوان والدین دیزی بیش از حد آن را اجرا میکنند).
همانطور که فیلم به پایان می رسد، با وضوح بسیار کمی و بدون عواقب برای اقدامات آنها، آهنگ “Seven” از فولکلور تیلور سویفت پخش می شود. در این آهنگ، سوئیفت از دیدگاه یک زن ۳۰ ساله می خواند که به گذشته خود به ناتوانی خود در کمک به بهترین دوست دوران کودکی خود در برابر سوء استفاده والدین نگاه می کند. این یک قطره سوزن مناسب است که جزئیات وحشتناک را با موسیقی زیبا پنهان می کند، همانطور که فیلمسازان با فیلمبرداری زیبا، اقدامات وحشتناک را پنهان می کنند. در حالی که سوئیفت میداند داستانی که او میگوید وحشتناک است، از طریق خاطرات و سالها احساس گناه فیلتر شده است، اما هیچ نشانهای وجود ندارد که فیلمسازان «تابستان» درک کنند که روایت آنها چقدر مذموم است. نوستالژی فیلم پونزولد در زیر درخشش تابستانی اش، کشک و پوسیده است.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰